از اعتماد به شرکتی که به مهدی هاشمی رشوه داد تا یک ادعای عجیب وزیر سابق
تاریخ انتشار: ۱۹ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۹۱۳۲۲۱
به گزارش همشهری آنلاین روزنامه کیهان نوشت: بیژن زنگنه در کنگره راهبردی نفت و نیرو اظهار داشت: بنده سالها در زمینه راهبردهای نفت و انرژی در کشور فکر کردهام و اسناد مهمی در سال ۹۹ با مشارکت جمع کثیری از مدیران و کارشناسان وزارت نفت تدوین و بخشهایی به تصویب شورای عالی انرژی رسید. این جمعبندی ۴۰ سال مدیریت در بخش نفت و انرژی بوده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
زنگنه افزود: برخی میگویند برای این حرفها گوش شنوا وجود ندارد اما بنده بر این باورم هر حرفی بر اساس اندیشهورزی و پاسخگویی منطقی و علمی باشد راه خود را باز میکند و تاثیرگذار است بنابراین با امید و تلاش زیاد بر مسیری که اعتقاد دارم پافشاری میکنم.
وی گفت: بنده معتقدم عصر نفت با پایان نفت به پایان نمیرسد همانگونه که عصر سنگ با پایان سنگ تمام نشد بلکه با توسعه تکنولوژی به پایان رسید.
وی بیان داشت: از پیروزی انقلاب در ذهن ما اینگونه تداعی شده که باید نفت را برای آیندگان حفظ کنیم اما واقعیت اینکه در دنیا با سرعت تلاش میشود به تولید برسد و با وجود انرژیهای تجدیدپذیر ما نمیتوانیم و عاقلانه و اخلاقی نیست در برابر این تلاش بایستیم. در چنین شرایطی باید بدانیم زمان برای تولید نفت بسیار کوتاه است، اگر به روند کنونی تولید ادامه دهیم نزدیک ۱۰۰ سال نفت داریم ۲ برابر نفتی که از ابتدای تاریخ بشریت با همین ضریب بازیافت پایین نفت تولید میکنیم، همچنین برای ۲۷۰ سال هم ذخایر گازی داریم. معتقدم ظرف ۳۰ سال آینده برای تولید نفت باید از مراکزی اجازه بگیریم، یعنی اینگونه نیست که اجازه دهند هر کشوری هر میزان که خواست نفت و گاز تولید کند، کمااینکه اکنون بسیاری از کشورها را مجبور کردهاند میزان کربن تولیدی را کاهش دهند. زمان ما کوتاه است بنابراین باید با سرعت نفت را تولید کنیم و به بالاترین ظرفیت ممکن برسیم.
وی با تاکید بر اینکه ما براحتی در مدت زمان ۵ تا ۶ سال میتوانیم به ظرفیت تولید ۷ میلیون بشکه در روز برسیم، گفت؛ هیچ بخشی در اقتصاد ایران مثل نفت قابلیت جذب سرمایه و منابع خارجی را ندارد.
زنگنه افزود: تولید گاز ظرف ۵ تا ۶ سال میتواند به ۱۵۰۰ میلیون متر مکعب در روز برسد البته نباید اولویت در پارس جنوبی فراموش شود. پارس جنوبی علاوه بر سرمایه به تدبیر و تکنولوژی نیاز دارد چراکه همسایه هم تصمیم گرفته فعالتر در این میدان ورود کند.
زنگنه بیان داشت: بنده هیچ دلیل اقتصادی و فنی قابل قبول برای الزام ساخت پالایشگاه برای جلوگیری از صادرات نفت خام درنیافتهام، در ۵۰ سال اخیر هیچ کشوری در حوزه پالایشی و پتروشیمی سرمایهگذاری نکرده زیرا توجیه اقتصادی کم است.
درباره این اظهارات آقای زنگنه باید چند نکته را یادآور شد. اولا او تنها وزیر نفت در دنیا و در یک کشور نفتخیز است که مدعی شد پالایشگاهسازی، کثافتکاری است.
ثانیا وی تنها وزیر نفتی هم در دنیاست که برای بار دوم به یک شرکت کلاهبردار اروپایی به نام توتال، برای بار دوم اعتماد کرد و توافق کرد و اطلاعات محرمانه (پارس جنوبی) را به آن شرکت داد، بیآنکه توافق کاغذی اجرائی شود یا درباره عهدشکنی قبلی و فعلی، غرامتی از توتال اخذ شود! دولت روحانی، به واسطه عقد قراردادی یکطرفه و بیپشتوانه با شرکت توتال، وعده توسعه میدان گازی در پارس جنوبی (مشترک با قطر) را داد و حال آنکه این شرکت فرانسوی پیش از این یکبار دیگر در دوره دولت غربگرای دیگری عهدشکنی کرده بود.
ثالثا در حالی که کسانی مثل نوبخت و زنگنه و ظریف به بزک کردن برجام میپرداختند و نوبخت،۲۴ تیر ۹۵ گفته بود: «اگر برجام نبود، امروز باید نفت در برابر غذا را تحمل میکردیم»، اما واقعیات در مرور زمان نشان داد که طرف غربی کلاه بزرگی سر همین تیم گذاشته است؛ تا جایی که نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه، سال ۱۳۹۹ گفت: «شدیدترین مرحله تحریم نفت در برابر غذا بود، اما الان در شرایطی هستیم که این بیانصافها و دژخیمان حتی برای غذا و دارو اجازه فروش یک قطره نفت را نمیدهند و اگر هم بهفروش میرسد، امکان تبادل مالی نباشد».
همچنین بیژن زنگنه وزیر وقت نفت، ۲۸ خرداد ۹۸ در مجلس اظهار کرد: «امروز، هیچ نفتی نمیتوانیم بفروشیم، حتی اگر بفروشیم، پولش را نمیتوانیم بیاوریم». همچنین محمدجواد ظریف در پاسخ خبرنگار روزنامه سوئیسی تاگس اسنایگر که پرسیده بود «صادرات نفت ایران از ۲.۵ میلیون بشکه در روز به بیش از یک میلیون کاهش یافته؛ آیا این در دراز مدت کافی است؟»، گفته بود «خیر، این کافی نیست و کمتر از میزانی است که ما در دوران تحریمهای سازمان ملل و قبل از توافق (برجام) میفروختیم».
رابعا اظهارات اخیر زنگنه با وجود پنج برابر شدن فروش نفت در دولت فعلی آن هم بدون برجام و FATF، نشان میدهد که او باز هم قائل به اجازه گرفتن از غرب است؛ آنجا که میگوید در آینده باید برای تولید نفت از مراکزی اجازه بگیریم(!) این همان مسیر انحطاطی است که دولت روحانی ابتدا با برجام درباره تعطیلی برنامه هستهای، و سپس با توافق آب و هوائی پاریس درباره تعطلی و کاهش نیروگاههای با سوخت فسیلی طی کرد و بنابراین ناترازیهای بزرگی در زمینه تامین انرژی و برق و گاز و بنزین به یادگار گذاشت.
خامسا زنگنه متهم انعقاد قرارداد گازی کرسنت به مدت ۲۰ سال است که آقای روحانی به هنگام تصدی دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی، درباره فجایع آن قرارداد به رئیس دولت اصلاحات نوشت: «عقد قرارداد طولانی گاز با شرکتی غیرمعتبر که بنابر گزارشهای دریافتی از وزارت نفت طی سالهای گذشته عملکردی ضعیف و توأم با نادیده گرفتن حقوق ایران در ارتباط با میدان نفتی مبارک داشته، تکرار- تجربه تلخی است که سالیان دراز گرفتار آن خواهیم بود. قیمت و شرایط قراردادی که مذاکره شده در مقایسه با منطقه بسیار پایین و غیرمطلوب است. قرارداد کرسنت احتمالاً آثار منفی اقتصادی درازمدت بر بازار گاز کشور خواهد داشت و هیچ منفعت سیاسی نیز در پی نخواهد داشت. از حدود یک سال پیش سؤالاتی از وزیر نفت درباره قرارداد کرسنت مطرح کردهام که با وجود دستور شما، پاسخی دریافت نشده است... قرارداد مذکور از طریق واسطهها و عدم ارتباط مستقیم دولتی با یک شرکت غیرمعتبر به امضا رسیده است».
پس از بررسی نهادهای نظارتی مشخص شد قیمت گاز توافق شده در این توافق حد رایگان است. درواقع ایران در صورت اجرای این قرارداد معیوب، بالغ بر ۲۰ میلیارد دلار زیان میکرد. محکومیت چند میلیارد دلاری ایران، نتیجه این قرارداد خسارتبار بود. همچنین در قراردادهایی مانند کرسنت، توتال و استات اویل که در دوران مدیریتی زنگنه در ادوار مختلف منعقد شده، اغلب پای رشوه در میان بوده؛ به عنوان مثال شرکت توتال متهم است هنگام وزارت زنگنه در دولت اصلاحات، به تیمی که در راس مدیریت آن مهدی هاشمی بوده، رشوه ۳۰میلیون دلاری داده است. توتال به همین دلیل در فرانسه به جریمه ۵۰۰هزار یورویی محکوم شد.
سادسا میراث دیگر مدیریتی زنگنه در چهار سال ثابت نگه داشتن قیمت بنزین و سپس گران کردن انفجاری - سه برابری- سوءمدیریت دیگری است که باید در مجال دیگری مورد بررسی قرار گیرد.
به این اعتبار میتوان گفت بخش مهمی از سوابق مدیریتی آقای زنگنه، از جنس عبرت است و نه تجربه قابل اتکا. همان که لقمان حکیم درباره ادبآموزی گفت.
منبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: پالایشگاه نفت بیژن نامدار زنگنه خبر ویژه مهدی هاشمی پارس جنوبی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۹۱۳۲۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
یک ادعای عجیب از سوءتغذیه نیمی از ایرانی ها
نتایج اخیر یک پژوهش چندساله نشان میدهد که سرانه مصرف مواد غذایی ایرانیها با وجود گرانی اقلام غذایی و شرایط بد اقتصادی تغییر چندانی نداشته و آنها در وضعیت سوءتغذیه بحرانی قرار ندارند، اما بخش عمده درآمدهایشان به سمت تأمین مواد غذایی رفته است. به گزارش همشهری، متخصصان تغذیه بر مصرف همه گروههای غذایی؛ کربوهیدرات، چربیها، پروتئین، لبنیات، میوه و سبزیجات، برای حفظ سلامت بدن و جلوگیری از ابتلا به بیماریها تأکید میکنند؛ محصولاتی که البته طی چند سال گذشته روند افزایشی قیمت داشته و به نوعی حضورشان در سفرهها کمتر شده. این وضعیت حواشی متعددی را هم رقم زده و اخبار متعددی از تبعات این مساله مطرح میشود، از جمله اینکه ایرانیها در مسیر گرسنگی قرار گرفته و دچار سوءتغذیه شدهاند. به گفته جلالالدین میرزایرزار، رئیس انجمن تغذیه ایران، هم پیشتر فکر میکردند که بحث سوءتغذیه در کشور جدی است و به همین دلیل یک طرح ملی از سوی انستیتو تحقیقات تعذیه در این باره در کشور کلید خورد که نتایج آن سوءتغذیه خانوادههای ایرانی را رد میکند. در این باره حتی تابستان سال گذشته سازمان جهانی خواربار و کشاورزی ملل متحد -فائو- از کاهش قابل توجه سوءتغذیه در ایران طی سالهای ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۲ خبر داد و اعلام کرد: «طی این دوره ۶.۱ درصد از جمعیت ایران با مشکل سوء تغذیه مواجه بودند و این عدد در دوره قبل -۲۰۱۸ تا ۲۰۲۰- بالغ بر ۷ درصد بوده است.» یک ادعای عجیب از سوءتغذیه ایرانی ها عجیبترین ادعا درباره سوءتغذیه ایرانیها تابستان سال گذشته مطرح شد. مدیرکل سابق مطالعات اجتماعی وزارت تعاون با بیان اینکه اوضاع سوءتغذیه در کشور بحرانی شده، عنوان کرد: «۵۷درصد ایرانیها سوءتغذیه دارند و کالری مورد نیاز یعنی ۲۱۰۰ کیلوکالری را دریافت نمیکنند. ۱۴.۵میلیون نفر از این ۵۷درصد هم کودکند و نزدیک ۱۰میلیون نفر زیر ۱۲سال»؛ ادعایی که نشان میداد فقر غذایی، سلامت بیش از نیمی از جمعیت کشور را تهدید میکند و هم نظام سلامت و هم آیندهسازی کشور با مشکلات قابلتوجهی روبهرو است. ادعای این مسئول همان زمان هم مورد انتقاد گرفت و عنوان شد که حتی میانگین جدول سازمان بهداشت جهانی برای میزان کالری مورد نیاز گروههای سنی مختلف، متفاوت است. بهعنوان مثال درباره افراد زیر ۱۰ سال دچار سوءتغذیه که به تأکید این مسئول سابق چیزی حدود ۱۰ میلیون نفر بودند، اگر پسر باشند ۸۵۰ تا ۱۹۸۰ کالری مورد نیاز است و اگر دختر باشند ۱۲۵۰ تا ۱۷۳۰ کالری. به همین دلیل میانگین عجیب ۲۱۰۰ کیلوکالری درباره این گروه سنی مصداق ندارد. این در حالی است که وزارت بهداشت هم براساس جدولی که از سوی انستیتو تغذیه ایران تهیه شده بود، میانگین کالری و پروتئین مصرفی دهکهای مختلف در سال ۹۷ را اعلام کرد. براساس این جدول، تنها ۴ دهک ابتدایی کالری کمتر از ۲۱۰۰ دریافت کرده بودند؛ دهک اول ۱۶۳۵، دهک دوم ۱۸۴۱، دهک سوم ۱۹۳۴ و دهک چهارم ۲۰۰۵؛ بنابراین کالری دریافتی ۳ دهک تفاوت قابل توجهی با میانگین کالری مطرحشده از سوی مدیرکل سابق مطالعات اجتماعی وزارت تعاون نداشته است. البته آمارهای رسمی وزارت بهداشت نشان میدهد که حدود ۱۶درصد کودکان زیر ۶ سال در ایران دچار سوءتغذیهاند و ۸۰۰هزار کودک در سنین رشد با کمبود انرژی و مواد پروتئینی و کمبود ریزمغذیها روبهرویند. متولیان نظام سلامت همچنین از کمبود وزن ۱۱درصد کودکان در ایران و لاغری شدید حدود ۵درصد از کودکان خبر میدهند. سرانه مصرف تغییری نکرده ایرانیها طی سالهای ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۲ بهبود ۱۲ پلهای در ردهبندی جهانی سوءتغذیه داشتند و در جایگاه ۹۰ قرار گرفتند؛ یعنی در مقایسه با ۱۶۷ کشور جهان از نظر سوءتغذیه، ۷۷ کشور جهان سوءتغذیه بیشتری نسبت به ایران داشتهاند. حالا پژوهشها هم نشان میدهند که ایرانیها از نظر سوءتغذیه در وضعیت بحرانی قرار ندارند. رئیس انجمن تغذیه ایران در این باره به توضیح میدهد: دراینباره یک پژوهش چندساله از سوی انستیتو تحقیقات تغذیه ایران آغاز شد. نام این طرح «سرانه مصرف مواد غذایی در خانوارهای ایرانی» بود و از ۸ هزار خانوار ایرانی یادآمد غذایی گرفته شد. در طول این مطالعه سرانه مصرف تمام اجزای مواد غذایی در کشور بهصورت پراکنده مورد اندازهگیری قرار گرفت. نتایجی که اخیرا بهدست آمده نشان میدهند که سرانه مصرف نسبت به قبل از شرایط بد اقتصادی خیلی تغییر نکرده است که ایرانیها را دچار سوءتغذیه بحرانی کند. هزینههای ۵۰ درصدی برای خوراکیها بهگفته میرزایرزاز، این مطالعه نشان داد که خانوارهای ایرانی بخش قابل توجهی از درآمد خود را به تامین مواد غذایی اختصاص دادهاند. او دراینباره عنوان میکند: اگر در سالهای گذشته یک خانوار مجبور بود ۱۵ تا ۲۰ درصد از درآمد خود را به خورد و خوراک اختصاص دهد، اکنون این عدد به ۴۰ تا ۵۰ درصد رسیده است؛ اما مصرف سرانه چندان جابهجا نشده است، مگر درباره گوشت بهصورت خاص، و شاید لبنیات. این متخصص تغذیه درباره سرانه مصرف لبنیات در ایران توضیح میدهد: این شاخص در کشور ما در مقایسه با کشورهای توسعهیافته همیشه کم بوده و اکنون هم همان وضعیت را دارد؛ به همین دلیل نمیتوان کاهش مصرف را خیلی به مسائل اقتصادی ربط داد. حمایتهای غذایی ارجحتر است رئیس انجمن تغذیه ایران با تأکید بر اینکه این آمارها در دهکها و گروههای آسیبپذیر تفاوتهایی دارد، عنوان میکند: این گروهها در یک یا ۲ دهک قرار دارند که در سازمانهای مردمنهاد و انجیاوها، ارگانهای نیمهدولتی مثل کمیته امداد و ارگانهای دولتی مثل سازمان بهزیستی بهعنوان مستمریبگیر ثبت شدهاند. یکی از توصیههای همیشگی ما به دولتها درباره این گروههای آسیبپذیر این بوده است که این گروهها باید تحت حمایتهای غذایی قرار داشته باشند؛ یعنی به جای دریافت یارانه و کمکهای نقدی، سبدهای مواد غذایی دریافت کنند تا دچار سوءتغذیه که عامل بسیاری از بیماریهاست، نشوند. میرزایرزاز تأکید میکند: تحقیقات نشان داده است که پول نقد پرداختی به این خانوارها، به دلیل گرفتاریهای زیادی که دارند، به مواد غذایی اختصاص پیدا نمیکند و صرف موارد و مسائل دیگر میشود. کانال عصر ایران در تلگرام